به گزارش پایگاه خبری ریل نیوز؛ سقوط دولت بشار اسد و حزب بعث سوریه پس از نیم قرن، شوک بزرگی به خاورمیانه و کشورهای منطقه وارد آورد. به گفته عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان، سرعت تحولات در سوریه به قدری بالا بود که بسیاری از دیدن آنچه در عرض چند روز در این کشور رخ داد، مبهوت ماندند.
برای ایران اما وضعیت متفاوت از دیگران بود. سوریه طی سال های اخیر از متحدین بزرگ تهران و مسکو بوده و بر خلاف رویکرد برخی رسانه های داخلی، نمی توان سقوط اسد را به پیروزی تعبیر کرد. اما حقیقت امر این است که با توجه به ماهیت پویای ژئوپولیتیک، نقشه جغرافیای هر منطقه ای در پس رخدادهای این چنینی شاهد تحولاتی بزرگ خواهد شد.
اکنون سوال اینجاست که آیا سقوط بشار اسد در تمامی ابعاد به ضرر ایران و تهران تمام شده و یا باید این ماجرا را از منظر دیگر نیز نگاه کرد؟ همچنین باید به این نکته نیز پرداخت که آیا اساسا پیروزی تحریر الشام در سوریه و تغییر رژیم سیاسی در سوریه تاثیری روی حمل و نقل و ترانزیت ایران به ویژه در بخش ریلی نیز خواهد داشت؟
لزوم تفکیک در نحوه اثرگذاری متفاوت تحولات سوریه
وقتی سخن از سود یا زیان یک کشور در جریان وقوع پدیده های مختلف سیاسی و ژئوپولیتیکی به میان می آید، باید این نکته را در نظر داشت که حوزه های مختلف در این بررسی از یکدیگر تفکیک شود. به عنوان مثال، وقتی نرخ تورم در کشوری بالا می رود، اگرچه بسیاری از بخش های اقتصادی آن کشور به صورت منفی متاثر از نرخ تورم خواهند شد، اما بازار طلا رونق خواهد گرفت. مراد اینکه پدیده های سیاسی و اقتصادی تاثیر ثابت و یکسانی روی تمامی بخش های اقتصادی یک کشور ندارند.
در خصوص مساله سوریه نیز وضعیت به همین گونه است. ممکن است حضور نیروهای وابسته به ایران در سوریه تحت تاثیر تحولات اخیر این کشور قرار گیرد، اما به نظر می رسد این تحولات به مثابه ایجاد یک فرصت طلایی برای صنعت ترانزیت ایران به ویژه در بخش ریلی به حساب می آید.
راه آهن، برنده احتمالی تغییرات سیاسی در سوریه!
ممکن است با ملاحظه میان تیتر بالا متعجب شوید؛ اما حقیقت امر این است که تحولات سوریه به صورت تصادفی به سود راه آهن ایران تمام خواهد شد. اما چگونه؟
همانطور که می دانیم، نیروهای روسیه از سال ۲۰۱۱ و درجریان ظهور نیروهای تروریستی جبهه النصره و کُردهای PYD در سوریه حضور فعال داشتند. روسیه در دو بندر طرطوس و لاذقیه پایگاه های عظیم نظامی و هوایی داشته و این دو شهر ساحلی، در سایه حضور سنیگن نظامی نیروهای نظامی این کشور، در زمره امن ترین نقاط سوریه به حساب می آمدند. اما حضور روسیه در بنادر سوریه به کشتی های تجاری روسی نیز این فرصت را می داد تا آزادانه بین دریای سیاه و مدیترانه تردد داشته و با پشتیبانی نیروهای نظامی خود در طرطوس و لاذقیه، به سادگی به بازارهای هدف خود در مصر، لیبی، الجزایر و مراکش دسترسی آزاد داشته باشند.
نگاهی به نقشه صاردات روسیه نشان می دهد که کشورهای ذکر شده، به ویژه پس از قطع صادرات گندم اوکراین به شاخ آفریقا، بزرگترین مشتریان گندم و غلات این کشور محسوب می شوند. خبرگزاری دولتی اینترفکس روسیه با انتشار گزارشی در تاریخ ۱۲ نوامبر اعلام کرد که صادرات گندم روسیه به ۱۲ کشور طی ۹ ماه نخست سال ۲۰۲۴ ادامه داشته است. این خبرگزاری به نقل از معاونت صادرات وزارت کشاورزی روسیه اعلام کرد که میزان صادرات گندم به اتیوپی حدود ۳۳۵ هزار تن و به جیبوتی حدود ۲۶۳ هزار تن بوده است. این وزارتخانه همچنین تایید کرده است که کشورهای شمال آفریقا، همچنان بزرگترین مشتریان گندم صادراتی این کشور به حساب می آیند. همچنین روسیه به کشورهای جنوب آسیا همچون سریلانکا نیز صادرات چشمگیری داشته و حجم صادرات گندم به سریلانکا طی ۹ ماه نخست امسال، حدود ۳۶۴ هزار تن بوده است. با اینحال باید در نظر داشت که برخی کشورهای آفریقایی به ویژه مصر، بزرگترین مشتری ثابت گندم روسیه به حساب می آیند.
همچنین، باید این نکته را مورد توجه قرار داد که روسیه بزرگترین صادر کننده گندم جهان بوده و در صادرات بسیاری از غلات نیز در زمره بزرگترین صادر کنندگان غلات جهان به حساب می آید. فهرست بالا، بزرگترین خریداران گندم و غلات روسیه به حساب می آیند که تنها مصر طی سال ۲۰۲۳، رقمی حدود ۸.۶ میلیون تن غلات از روسیه وارد کرده است.
اکنون با کنار رفتن بشار اسد از قدرت، بسیار بعید به نظر می رسد که روسیه از قدرت سابق خود در سوریه برخوردار باشد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین نیز عصر روز دوشنبه اعلام کرد که موقعیت روسیه در دوران پس اسد در سوریه نامشخص بوده و مسکو قصد دارد طی روزهای آتی گفتگوهایی با سران تحریر الشام داشته باشد. اما پناه دادن به بشار اسد و خانواده وی، قطعا کار روسیه برای کنار آمدن با انقلابیون را سخت خواهد کرد.
با این حساب، مسیر ترانزیتی میان دریای سیاه و مدیترانه در دوران پس اسد، دیگر مانند گذشته برای کشتی های تجاری روسی امن نبوده و البته خود دریای سیاه نیز در محدوده میدان نبرد میان مسکو و کی یف به حساب می آید. لذا، به لحاظ منطقی استفاده از این مسیر برای کشتی های تجاری روسیه سخت و خطرناک خواهد بود. از سوی دیگر، اسکورت نظامی کشتی های تجاری نیز علاوه بر پر هزینه بودن، در شرایط فعلی جنگ فرسایشی روسیه با اوکراین و نیاز مبرم این کشور به ناوگان دریایی نه چندان پر تعداد خود در عمل غیر ممکن است.
لذا، بهترین راهکار برای حفظ بازار بزرگ غلات روسیه در شمال آفریقا، استفاده از مسیری جایگزین است. نگاهی به نقشه خاورمیانه نیز نشان می دهد که تنها و بهترنی مسیر موجود برای انتقال گندم روسیه به شمال آفریقا و جنوب آسیا، مسیر ایران است که با توجه به توانایی بالای شبکه ریلی در جا به جایی بار به نسبت بخش جاده ای، به نظر می رسد فرصت بی نظیری برای راه آهن ایران به وجود آمده که نباید آن را از دست داد.
نکته پایانی اینکه استفاده از فرصت های تجاری ایجاد شده در پس تحولات ژئوپولیتیک منطقه ای، کاملا نیازمند سرعت و ابتکار عمل بوده و عنصر زمان را باید در این میان در نظر داشت. به ویژه اینکه رقبایی چون ترکیه با استفاده از فاکتور سرعت عمل، در جریان تحریم های قطر از سوی عربستان و با بهره برداری از بازار عراق بسیار موفق تر از ما عمل کرده اند. اینبار نیز در صورت عدم استفاده صحیح از فرصت به وجود آمده در پس سقوط بشار اسد، حتما کشورهای همسایه زودتر از ایران وارد مذاکرات با طرف های روسی خواهند شد.